اصطلاح ” اسطوره شناسی ” از اسطوره های یونانی (داستان مردم) و آرم ها (کلمه یا گفتار) به معنای داستان گفتاری یک قوم است. هر تمدن جهان باستان یک سیستم اعتقادی ایجاد کرد ، که امروزه به عنوان “اسطوره شناسی” توصیف می شود ، اما از نظر آنها اعتقاد مذهبی بود و این برای پارس باستان مانند سایر کشورها صادق بود . این سیستمها فقط پس از جایگزینی با سیستمهای دیگر “اسطوره ای” نامگذاری شدند که با وجود این ، همچنان به بیان همان ارزشها می پرداختند و نیروهای خوب و نظم را بر نیروهای شر و هرج و مرج تأکید می کردند.

سنت شفاهی از اهمیت ویژه ای برخوردار بود و در فرهنگ باستان فارسی یک داستان اساسی یک داستان اساسی بود و بنابراین داستان های قدیمی همچنان روایت می شدند و بسیاری از خدایان که اکنون دوباره تصور می شوند در آثار قدیمی ترین دین توحیدی یعنی آیین زرتشت ظاهر میشوند که توسعه یافت بین ج 1500-1000 قبل از میلاد این ایمان از یک سیستم شرک پیشین که شامل یک پانتئون خدایان بود ، به رهبری پادشاه آنها اهورامزدا ، که در برابر نیروهای روح شرور Angra Mainyu ایستاد ، شکل گرفت. پیامبر ززرتشت این دیدگاه قبلی را تجدید نظر کرد تا اهورا مزدا به خدای واقعی تبدیل شود در حالی که مهمترین خدایان دیگر به منشأ و جلوه های خوبی ابدی او تبدیل شدند.

حجاری گوردخمه قیزقاپان

داستانهایی که روزگاری درک دینی مردم را تشکیل می دادند اکنون به افسانه هایی تبدیل می شوند – اسطوره – که در عین تشویق به همان ارزشهای فرهنگی که همیشه داشتند ، سرگرم می شدند ، فقط اکنون در یک زمینه توحیدی. خدای میترا هنوز ممکن است مورد استناد قرار بگیرد و نبرد او با اژدها آزی داهاکا هنوز گفته شود ، اما قابل فهم بود که میترا اکنون به سادگی اهورامزدا با نیروهای شر می جنگید.

خدایان ، موجودات و قهرمانانی که داستانهای اولیه را می سازند در میان آثار مختلف آیین زرتشت و مجموعه های بعدی افسانه و افسانه پراکنده شده اند.

با این حال بسیاری از خدایان دیگر آیین اولیه ایرانی فراموش شده اند و فقط از طریق مراجعه مختصر به کتاب مقدس زرتشتی ، ادبیات مذهبی و داستانهایی که در آثاری مانند شاهنامه و هزار شب و یک شب جمع آوری و نوشته شده اند ، شناخته می شوند. . از آنجا که ایران باستان / ایران یک سنت شفاهی تا حفظ ساسانیان دوره (224-651 م) است، هیچ متن باستانی در امتداد خطوط وجود دارد هزیود را نسب نامه خدایان و یا هومر را ایلیاد و ادیسه (هر دو ج 8 قرن پیش از میلاد.) توصیف و تعریف خدایان قدیمی در زمان پرستش آنها. کتیبه های موجود در ویرانه های شهرستانها مانند شوش و یا در بزرگ معبد از چغازنبیل (همچنین به عنوان شناخته شده الدور Untush) به خدایان هم برمیگردد توسعه زرتشتی ارائه تنها ترین اشارات اساسی است.

خدایان ، موجودات و قهرمانانی که این داستانهای اولیه اساطیر پارسی باستان را ساخته اند ، در میان آثار مختلف آیین زرتشت و مجموعه های بعدی افسانه و افسانه پراکنده اند. بنابراین یک لیست جامع یا حداقل یک تلاش برای هر کس که به موضوع اساطیر و آیین فارسی به طور خاص یا مطالعه اسطوره ، فرهنگ عامه و دین به طور کلی علاقه مند باشد ، می تواند مفید واقع شود.

با ما همگام شوید

مقالات ، اطلاعات و هر آنچه از تاریخ میدانید را با ما به اشتراک بگذارید

با ما همگام شوید!

اطلاعات شما را با ذکر نامتان نشر میدهیم
اینجا کلیک کنید

با ما همراه شوید! شگفتانه

استاد تغییر باشید نه قربانی تقدیر

ما یک سـازمان غیـرانتفــاعی هستیم و وظیفـه خود میدانیم آنچـه مربوط به تاریخ است را با بهتـرین و موثق ترین منـابع موجود در این کارزار مطـالب بی ریشـه ، بـه صـورت صحیح نشـر دهیم  

ماموریت ما اینست مردم را با میراث خود درگیر کنیم

در زیر لیستی از موجودات مختلف ایران پیش از زرتشتیان است که در معروف ترین افسانه ها و افسانه ها وجود دارد. این لیست تلاش می کند کامل باشد ، اما برخی از خدایان کوچک و حتی برخی از قهرمانان را که شخصیت های آنها مشهورتر از ویژگی های آنها هستند ، حذف خواهد کرد. این لیست همچنین شامل مفاهیم مذهبی و مکانهایی است که در دین باستان پارسی مهم تلقی میشوند ، مانند پل Chinvat که روح از زندگی به مرگ عبور می کند یا House of Song ، دیدگاه فارسی بهشت. موارد زیر همه از منابع ذکر شده در فهرست منابع ذکر شده است.

 

آشما – شیطان بی رحمی است که وحشیگری را القا می کند. بعداً بعنوان یکی از فرشته های باستان دوباره تصور شد.

Aesma (Aesma-Daeva) – شیطان شهوت و عصبانیت که نام او به معنی “خشم” است. تصور می شد می تواند الهام دهنده شیطان یهودی-مسیحی Asmodaeus باشد که در کتاب مقدس توبیت معرفی شده است. تصور می شد Aesma مسئول حملات به دام ها ، به ویژه گاوها باشد.

آگاس – شیطان بیماری ، به ویژه چشم. نام او به معنای “چشم بد” است.

اهورا مزدا – پادشاه خدایان. نام او به معنای “ارباب خرد” است. او عالی ترین خالق ، سازنده آسمان ، زمین ، حیوانات ، انسانها و عناصر مقدس هوا ، آب ، زمین و آتش بود که به خلقت اجازه فعالیت می داد. دشمن مقدس او Angra Mainyu ، روح شرور و بی نظمی بود. پس از رشد آیین زرتشت ، وی تنها خدای ایمان جدید شد. بعداً به اورمزد و هرمزد معروف شد.

اردشیر اول و اهورامزدا

اهورانی – همسر یا دختر اهورا مزدا ، الهه آبها ، سلامتی ، انرژی های شفابخش ، ثروت و رشد / رشد شخصی. نام او به معنای “تعلق داشتن به اهورا” است و به عنوان ahuranis ، همچنین در مورد ارواح الهی ( ahuras ) که علیه نیروهای شیطانی می جنگند و از بشریت محافظت می کنند ، استفاده می شود.

اهوراس – روح الهی از نور ، نشات گرفته از اهورا مزدا ، محافظان و مدافعان بشریت ؛ همچنین به عنوان ahuranis شناخته می شود . دشمنان آنها داواها ، ارواح شیطانی تاریکی هستند.

Airyaman – خدای دوستی ، شفا ، آشتی.

Airyaneum Vaejah – همچنین به عنوان Eranvej ، مرکز جهان شناخته می شود. میهن ایران باستان ابتدا توسط پادشاه عادل ییما اداره می شد که خدایان قبل از سقوط او از محبوبیت برخوردار بودند. خارج از اساطیر ، با نام آریانا / ایران ، “سرزمین آریائیان “. این منطقه اولین منطقه از هفت منطقه ایجاد شده توسط اهورا مزدا بود.

آکا مانا – daeva (روح شیطانی) از احساس و میل ؛ وسوسه گر زرتشت پیامبر که سعی داشت او را دور از ارادت به اهورامزدا اغوا کند.

آل (هال) – شیاطین شکارچی شبانه که از نوزادان تغذیه می کنند و می توانند در بارداری در مراحل آخر به زنان آسیب برسانند یا آنها را بکشند . آنها به عنوان زنان پیر با موهای بلند ، رشته ای ، دندان های تیز و بلند به تصویر کشیده شده اند. آنها نوع خاصی از یک گروه بزرگتر از شیاطین شب زنده دار بودند که به Umm Naush معروف بودند.

آلبورز (کوه حرا ، کوه هاربورز ، هارا برزایتی) – اولین کوه ایجاد شده در جهان که ریشه های آن به زمین کشیده شده و قله آن آسمان را لمس می کند. 800 سال طول کشید تا رشد کند و منبع نور و آب در جهان بود. تصور می شد که نور از آن منعکس می شود و آب از روی برفهای آن قبل از جمع شدن در دریای اولیه ووروکاشا که همه آبهای دیگر از آنجا سرچشمه می گیرند ، می آید. در متن زرتشتی وندیداد ، این کوه در زندگی پس از مرگ در آن سوی پل چینوات است ، که بین جهان زنده و مرده است.

آلاتوم – الهه جهان زیرین در اولین دیدگاه زندگی پس از مرگ ایران ؛ بعداً پادشاه ییما (همچنین به عنوان پادشاه یاما) جایگزین شد ، اولین پادشاه فانی که درگذشت.

Ameretat – الهه جاودانگی که نامش به معنای “زندگی” یا “زندگی” است. او یکی از هفت آمشا اسپنتا است و همچنین الهه حامی گیاهان و گل ها است. دشمن مقدس او زاریچ ، دیو پیری است.

امشاسپندان – همچنین به عنوان شناخته شده yazatas ، امشاسپندان را موجودات جاودانه هفت شایسته پرستش که شخصیت بالاترین ارزش و بزرگترین کالاها هستند. نام آنها به معنای “ارواح جاودانه” است. آنها عبارتند از Armaiti (فداکاری) ، Asha Vahishta (حقیقت / درستی) ، Haurvatat (تمامیت) ، Khshathra Vairya (سلطه مطلوب) ، Vohu Manah (هدف خوب) ، Spenta Mainyu (روح القدس) ، Ameretat (جاودانگی). آنها هفت منشأ اولیه اهورامزدا در عمل آفرینش او بودند.

آناهیتا (Ardvi Sura Anahita) – الهه سلامتی ، شفا ، آب و خرد. قبل از نبرد توسط سربازان برای محافظت و بقا دعا می شد و بنابراین او نیز یک الهه جنگ کحسوب میشود . نام او به معنای “بی عیب و نقص” است و او به عنوان یک زن جوان زیبا با لباس سفیدپوشیده شده از طلا که یک تاج طلا بر سر دارد و شاخه های مقدس شمشیر را نشان می دهد ، نشان داده شده است. گاهی اوقات نیز با پارچ آب نشان داده می شود. او از نزدیک با خدای میترا ارتباط داشت و حیوانات مقدس او کبوتر و طاووس بودند. او از محبوب ترین خدایان پانتئون بود و به عنوان یک ریشه الهی در آیین زرتشت حفظ شد.

Angra Mainyu – رئیس ارواح تاریک شر و هرج و مرج است. نام او به معنای “روح شیطانی” است و او دشمن اهورامزدا و نیروهای نور است. آنگرا ماینویو به ازای هر خیری که اهورامزدا به دنیا می آورد راهی برای فساد یا نابودی آن پیدا می کند و با این وجود اهورا مزدا تلاش خود را به اهداف مثبت می رساند و دائماً تلاش هایش را برای براندازی نظم و ایجاد هرج و مرج خنثی می کند. وی به ویژه در متون بعدی در مورد زوروانیسم که به عنوان برادر دوقلوی اهورامزدا معرفی می شود ، به اهریمن معروف است . او سرانجام توسط اهورامزدا در پایان جهان شکست خورده و نابود می شود.

 اهریمن زیر سم اسب اهورامزدا

سنگ نگاره “دیهیم ستانی” کنده شده در نقش رستم

Apam-Napat – خدای آب که نام او به معنی “فرزند آبها” است. او پسر خدای آب Vouru-Kasa ، نگهبان آب است که به انسان ها آب می دهد.

Apaosha – شیطان خشکسالی که سوار یک اسب سیاه می شود ، او دشمن خدای باران Tishtrya است که در نهایت او را شکست می دهد.

آرش – کماندار ، قهرمان بزرگی که تیر خود را به نشانه مرز بین ایران و توران شلیک کرد . تلاش برای شلیک کمان بزرگ او در این مسافت طولانی باعث کشته شدن وی شد ، اما روحیه وی همچنان دیگران را تشویق می کند ، خصوصاً کسانی که در معرض خطر گم شدن راه خود هستند.

آریانا – احتمالاً یک الهه مادر ، مجسم کننده سرزمین باستان ایران ، اگرچه گواهی ضعیفی دارد. 

آریشتات (ارشتات) – خدای صداقت که نجابت ، انصاف و عدالت را تشویق می کند.

Armaiti (Spenta Armaiti) – الهه ایثار ، دختر اهورا مزدا ، یکی از هفت آمشا اسپنتا. نام او به معنای “ارادت بخشنده” است ، و همچنین او با زمین و تازه مرده ها ارتباط دارد زیرا انتظار می رفت که یک شخص نسبت به خانه خود و کسانی که از آن خانه گذشته اند ارادت داشته باشد. همچنین به سپندارماز معروف است که الهام بخش روز ارادت به زنان است که هر ساله در ایران به عنوان سپندارمازگان (همچنین به عنوان اسپندگان نامگذاری می شود ) جشن گرفته می شود .

Asha Vahishta – خدای حقیقت / درستی ، یکی از هفت آمه اسپنتا. نام او به معنای “نظم عالی” یا “حقیقت برجسته” است ، و او در مقابل نیروهای تاریکی و دروغ ایستاده است.

آشوزوشتا – جغد بزرگی که به سوی شیاطین پرواز می کند و هنگام خواندن کلمات و عبارات مقدس آنها را می ترساند. با پرنده هوما همراه است ، اما همان نیست.

آشی – الهه وجدان.

آسمان – خدای آسمان.

آستو ویداتو – دیو مرگ که اکتفا به کشتن یک نفر نمی کند ، و پس از عبور از پل چینوات سعی می کند روح آنها را به جهنم ببرد. همراه با دیو Aesma Daeva ، او منتظر می ماند تا روح ها را با طناب بگیرد و آنها را از روی پل بیرون بکشد ، اما روح های موجه توسط فرشته سوروش محافظت می شوند و توسط دوشیزه مقدس ، Daena آرام می شوند. Vizaresha در ارتباط است و احتمالاً همان شیطان است. 

آتار – خدای آتش که همچنین شخصیت آتش است و هنگام روشن شدن آتش از نظر جسمی حضور دارد. او با نور ، درستی و پاکی همراه است.

آتشکده

Az – شیطان شهوت و حرص و آز ، یکی از خطرناک ترین (ماده) دروژها .

Azhdaha – به طور کلی اژدها ؛ مارهای بزرگی که مردم و دام ها را شکار می کنند و دشمنان همیشگی قهرمانان بزرگ هستند.

Azhi Dahaka – اژدهای بزرگ سه سر ایجاد شده از دروغهای آنگرا ماینویو برای فساد نظم و خنثی کردن بهترین انگیزه های جهان. او هزار حواس دارد و شکست ناپذیر است ، اما به عنوان ضحاک ظالم تجسم می یابد ، توسط قهرمان Thraetaona (فریدون) که او را در زنجیر نگه می دارد تا پایان جهان که در آن زمان توسط قهرمان زنده شده Karsasp کشته خواهد شد ، شکست خورد.

باگا – خدای ثروت و خوش شانسی.

بهرام – خدای پیروزی در زندگی و پس از مرگ ، با خدای جنگجو Verethragna همراه است. نام او به معنی “ضربه زدن به مقاومت” است ، و او مفهوم پیروزی را تجسم می بخشد. در زمین ، او در جنگ با نیروهای تاریکی به نیکوکاران کمک می کند. پس از مرگ ، او در محافظت از روح موجه در سفر به بهشت کمک می کند.

Barmayeh – گاو بزرگ کوههای البرز که از فریدون قهرمان پرستاری می کند و از او مراقبت می کند.

Bushyasta – شیطان تنبل است که باعث می شود مردم به سمت نیروهای تاریکی بلغزانند زیرا آنها را بیش از حد تنبل می کند تا در برابر راحتی راحت شوند و به جنگ برای رسیدن به حقیقت بپردازند.

Buyasta – شیطان تنبلی که مردم را از انجام آنچه که باید جلوگیری می کند.

گربه ها – اگرچه افسانه ای در ایجاد خلق گربه با قهرمان Rustum وجود دارد ، گربه ها معمولاً با سو susp ظن یا ترس کامل مورد توجه قرار گرفتند زیرا آنها با تظاهرات فیزیکی شیاطین معروف به خورافسترا که به عنوان قورباغه ، مارمولک ، زنبور ظاهر می شدند در ارتباط بودند ، اما همچنین به عنوان حیواناتی مانند شیر و ببر. سگ بهترین محافظت در برابر این شیاطین محسوب می شد و گربه ها را نیز دور می کرد.                         

چمروش – پرنده ای غول پیکر با بدن سگ و سر و بال های عقاب. این در زیر درخت همه دانه ها زندگی می کند و وقتی پرنده بزرگ Saena-Simurgh – که در شاخه های درختان بالا زندگی می کند – بال هایش را می زند ، دانه ها پراکنده می شوند و چمورش آنها را در باد و باران پخش می کند تا در سراسر زمین بیفتد. چامروش همچنین یک نهاد محافظتی است که با حمله به متجاوزان غیر ایرانی ، به آنها نوک می زند و آنها را می راند.

پل چینوات – فاصله ای بین دنیای زندگان و سرزمین مردگان. پس از مرگ یک شخص ، روح برای جنازه به مدت سه روز درنگ کرد در حالی که خدایان سرنوشت نهایی خود را در نظر گرفتند و کارهای خوب و بد آنها را جبران کردند. در روز چهارم ، روح به پل Chinvat سفر کرد و در آنجا توسط Holy Maiden Daena ملاقات کرد که آن را آرام می کند. سپس روح از روی پل عبور می کند – که برای روح موجه گسترده اما آسان و برای روح محکوم دشوار می شود. روح توسط فرشته سوروش در برابر حمله اهریمنی محافظت می شود و توسط شیاطین Asto Vidatu و Aesma Daeva تهدید می شود. در انتهای پل ، فرشته راشنو بر اساس اعمالش در زندگی روح را قضاوت می کرد و در زندگی پس از مرگ خانه ای مناسب برای او تعیین می کرد ، یا خانه آواز (بهشت) یا خانه دروغ ها (جهنم).

سیستا – الهه اولیه سلامتی و رفاه است که بر مسیر زندگی و همچنین راهپیمایی معنوی یک شخص ریاست می کند. او همراه میترا بود. نام او به معنای “درک کردن” یا “توجه کردن” ترجمه شده است و او به مردم الهام بخشیده است تا راهی را که می پیمایند تشخیص دهند ، اگر اشتباه می کنند آن را تغییر دهند و اگر درست کار می کنند با قدرت و استقامت ادامه دهند. شخصیت وجدان شخص). بعداً Daena جایگزین او شد که از روحانی که به پل Chinvat می رسند استقبال می کند یا آنها را سرزنش می کن

Daena – دوشیزه مقدس که به تازگی درگذشته روی پل Chinvat ظاهر می شود و هنگام عبور آنها را تسلی می دهد. او شخصیت وجدان شخص است و به همین ترتیب ، برای روح موجه او به عنوان دوشیزه ای زیبا ظاهر می شود در حالی که از نظر محکوم ، او یک آویز قدیمی زشت و ترسناک است. او گاهی اوقات به عنوان دختر اهورا مزدا و آرمایتی ، با تلفیق خرد و فداکاری ، نامیده می شود ، و بنابراین نماد قلب اعتقاد مذهبی است. او شکل بعدی الهه قبلی سیستا است اما با تغییرات قابل توجهی مانند نقش اصلی او در پل چینوات. 

Daevas – اکثر شیاطین مذکر در خدمت Angra Mainyu که دروغ و بی نظمی را در جهان پخش می کنند. آنها دشمنان قسم خورده Amesha Spentas و همه چیز خوب هستند و از نزدیک با دروج هایی که بیشتر شیاطین زن هستند کار می کنند.

Dev – شیطان جنگ و وحشت از جنگ ، یکی از قدرتمندترین حوض ها ، کاملاً فاقد اخلاق و عطوفت.

دین – الهه بخشش

سگها – سگها در افسانه های فارسی به عنوان نیروهایی برای همیشه برجسته هستند. دو سگ از پل Chinvat محافظت می کنند و ضمن توبیخ کسانی که طبق دروغ زندگی می کنند ، از روح موجه استقبال می کنند. تصاویر سگ همچنین در تصاویر پرندگان بزرگ سیمرغ (معروف به پرنده سگ) و چامروش ظاهر می شود. سگ چهار چشم – سگی با لکه ای بالای هر چشم – به ویژه محافظت قوی در برابر ارواح شیطانی در نظر گرفته شد.

Drug (Druj) – یک شیطان شیطانی که شخصیت دروغ است

Drvaspa – الهه گاو ، کودکان و دوستی ، که هماهنگی را تقویت می کند.

Duzhyairya – شیطان بیچارگی ، که باعث برداشت های بد می شود ؛ دشمن مقدس تیشتریا ، خدای باران.

Eranvej – نام پهلوی Airyanuum Vaejah ، مرکز جهان است.

Faravahar – نماد معروف ایرانی یک شخصیت سلطنتی که روی یک دیسک خورشیدی در مرکز بالهای کشیده نشسته است ، که معمولاً به عنوان نماینده فیض الهی و قدرت های بالاتر تعبیر می شود

فروهر ، یزد
فریدون (Feridun) – نام دیگر قهرمان بزرگ شاه ایرانی Thraetaona ، که اژدهای شیطانی Azhi Dahaka را شکست می دهد ، مردم را از ضحاک (تجسم اژدها) آزاد می کند ، و پدر شاهزادگانی است که جنگ ایران و تورانیان را در شاهنامه .

Fravashis – فرشتگان نگهبان ، جنبه ای از خود برتر فرد. هنگام تولد ، فراوشی روح ( اروان ) را به بدن جسمی می فرستد تا بتواند در مبارزه با شر کمک کند و دنیای مادی را تجربه کند. پس از سه روز ، در هنگام مرگ ، ارووان با فراوشی که در عبور از پل چینوات به آن کمک می کند ، پیوند می خورد. این تصویر از فروهر است که اغلب با همراه فروهر به عنوان نهادهای بالاتر است.

گانداروا (گانداروا) – یک دیو آب به شکل اژدهای بزرگی که دریاها را به هم ریخت ، کشتی ها را غرق کرد و برای بلعیدن مردم ، گاوها و خانه ها به ساحل آمد. وی که به عنوان “پاشنه طلایی” شناخته می شود ، سرانجام توسط قهرمان کارساسپ شکست خورد و کشته شد. گفته می شود که گانداروا از گیاه مقدس همو محافظت می کند و سعی در حفظ آن و مزایای فراوان آن برای خود داشت.

گاوكرنا – گیاه هموای شفابخش و حیات بخشی كه در نزدیكی درخت همه دانه ها در مركز دریای ووروكاشا رشد كرده است. با خوردن آن ، سلامتی دوباره به دست آمد و آب آن بینایی و جاودانگی را به مرده زنده شده بخشید. شیاطین شیطانی معروف به خورافسترا سعی در کشتن آن داشتند ، به شکل قورباغه و مارمولک برای خوردن آن درآمدند ، اما این گیاه توسط ماهی کارا که در اطراف آن شنا می کرد و آنها را نگه داشت و همچنین الاغ صالح محافظت شد ، الاغی سفید و خالص با تک شاخ طلایی بر پیشانی ، سه پا ، نه دهان و شش چشم.

Garshasp – نام دیگری برای قهرمان قاتل هیولا Karsasp / Keresaspa.

Gavaevodata – گاو نر اولیه (همچنین به عنوان گاو منحصر به فرد خلق شده ، گاو اولیه ، گاو اولیه) شناخته می شود ، اولین موجود منحصر به فرد ساخته شده توسط اهورا مزدا پس از ایجاد آسمان ، آب ، زمین و گیاهان است. Gavaevodata ، یک آندروژین ، چنان زیبا بود که Angra Mainyu آن را کشت اما اهورا مزدا دانه گاو را تصفیه کرد و از این حیوان ، سایر حیوانات روی زمین آمدند.

Gaya Maretan – اولین پادشاه ایرانیان (در برخی افسانه ها) کهدر این کشور قانون وضع کرد و تمدن را آغاز کرد. نوه او ، هاوشیانگا (هوشنگ) ، بعداً تلاش های اولیه Gaya Maretan را دوباره انجام می دهد و به عنوان قانونگذار شناخته می شود.

Gayomartan – اولین انسانی که اهورا مزدا خلق کرد و مانند گاوووداتا بسیار زیبا بود و توسط آنگرا ماینوی کشته شد. بذر او توسط خورشید خالص شد و یک گیاه ریواس بوجود آورد که بعداً اولین زوج فانی Mashya و Mashyanag ، از نسل همه انسانهای دیگر را به دنیا آورد.

Geus-Tasan – خدای گاو و خالق آنها.

Geus-Urvani – خدای گاو و محافظ آنها.

Hadhayans – گاو نر آسمانی. گفته می شود که آنقدر بزرگ است که به راحتی می تواند هفت منطقه از زمین را پیموده و مردم می توانند به پشت آن صعود کنند تا از یک مکان به مکان دیگر سفر کنند. بعداً دوباره تصور شد گاو نر Srisok که آتش مقدسهای مقدس را که برای اولین بار توسط اهورا مزدا برافروخته شده بود ، به زمین آورد. 

هافتورنگ (هاستورنگ) – یکی از چهار ستاره سلطنتی (نام مدرن Fomalhaut) که در راه اهورامزدا برای همیشه خوب کار کرد. نگهبان انقلاب زمستانی. به دیده بان جنوب معروف است.

هوم – خدای برداشت ، سلامتی ، قدرت و نشاط. شخصیت گیاه همو که آب آن روشنگری به ارمغان آورد و گاوکرنا بزرگترین و بزرگترین آن بود.

درخت سومه ومنظره دره کوشکستان در روستای برگجهان
علی اکبر لبافی

هاوشیانگا (هوشنگ) – نوه اولین پادشاه فانی ، گایا ماراتان ، و معروف به قانونگذار بزرگی که تمدن از جمله کشاورزی را بنا نهاد . در بعضی از اسطوره ها ، او اولین پادشاه است ، در بعضی دیگر ییما (یاما) اولین پادشاه است و در بعضی دیگر ، گایا مارتان و هاوشیانگا به دنبال او می آیند.

هارا برزایتی ( آلبورز ، کوه حرا ، هابورز) – اولین کوهی که نام آن به معنی “برج دیده بانی بلند” است ، در وندیداد ، این کوه در آن طرف محل عبور از سرزمین زنده و مرده ، پل چینوات است. . این اولین کوهی است که بقیه از آن آمده اند و منبع آب و نور است. 

هاورواتات – الهه تمامیت ، کمال ، کمال و از این رو با رفاه ، ثروت و سلامتی همراه است. یکی از هفت آمشا اسپنتا. دشمن مقدس شیطان گرسنگی ، نیاز و نیاز ، تاوریچ است.

House of Lies – محل تاریک مردگان ، جهنمی که روح محکوم در حالی که به طور همزمان احساس تنهایی کامل می کرد ، عذاب می دید. چهار سطح از پل چینوات پایین می آمد ، که هر یک در تاریکی افزایش می یافت تا پایین ترین سطح که در تمام نور وجود نداشت. روحانی که به خانه دروغ محکوم شدند کسانی بودند که نیروهای تاریکی را دنبال کرده و برای آنها کار می کردند اما ، حتی در این صورت ، آنها تا ابد در آنجا نمی ماندند و سرانجام با اهورامزدا متحد می شدند.

House of Song – قلمرو روشن بهشت ​​پس از مرگ که در آن از روحانی موجه که به اهورامزدا خدمت کرده بودند استقبال می شد. چهار سطح از پل چینوات به سمت بالا صعود می کردند ، جایی که قضاوت در آن انجام شد ، هر یک از درخشان تر و دوست داشتنی تر از آخرین مرحله بود تا اینکه یک سطح به بالاترین آسمان که روح در آن نور مستقیم اهورامزدا زندگی می کند ، برسد.

پرنده هوما – پرنده ای عرفانی که یک زندگی فوق العاده طولانی داشت قبل از این که در شعله های خود بمیرد و مانند ققنوس دوباره زنده شود. این هواپیما مرتباً بر فراز زمین پرواز می کرد ، هرگز فرود نمی آمد و تصور می شد که اگر سایه آن از روی شخصی عبور کند ، خوشبختی به همراه خواهد آورد (در برخی نسخه ها ، سایه سلطنت آینده را پیش بینی می کند). پرنده هوما که آسیب می بیند یا تلاش برای جراحت دارد ، یک عمر بدشانسی می آورد. این پرنده بزرگ با سیمرغ همراه است ، گرچه ممکن است یکسان نباشد و به احتمال زیاد پرنده ای است که به صورت مجسمه در تخت جمشید به تصویر کشیده شده است .

پیکره هما در تخت جمشید

حوشدار – اولین سه نجات دهنده است که قبل از پایان جهان ظاهر شد. با ظهور هوشدار ، مردم از خوردن گوشت دست می کشیدند و آفتاب به مدت ده روز ساکن می ماند. پس از هوشدار هوشدار مار و سپس سائوشیانت ، آخرین مسیح (که نام او به معنی “کسی که سود می آورد”) بود ، که پایان جهان و آشتی با اهورامزدا را به ارمغان می آورد.

Hushedar-mar – دومین از سه منجی است که قبل از پایان جهان ظاهر می شود. وقتی هوشدار مار ظاهر شد ، مردم دیگر از خوردن شیر دست می کشیدند و آفتاب به مدت بیست روز ساکت می ماند. Hushedar-mar کار خود را ادامه داد ، اما این کار توسط اژدهای اهریمنی Azhi Daraka قطع می شود که قبل از شکست و مرگ خود زنجیرهای خود را می شکند و جهان را ویران می کند ، که نشانگر ظهور آخرین مسیح ، یعنی سائوشیانت

Hvar Ksata (هواره خشایتا) – خدای خورشید کامل ، “خدای اسبهای بسیار” که ارابه خود را در طول روز به آسمان می راند . نام او به معنای “خورشید تابناک” است. بعداً میترا جایگزین او شد.

Indar – خدای اولیه شجاعت ، شجاعت ، قهرمانی و جنگ است .

ایندرا – شیطان ارتداد که کنار گذاشتن اعمال مذهبی و ایمان واقعی را تشویق کرد.

ایزا – الهه ایثار. نام او به معنای “پیشکش” است و او خدایان را قربانی و تشویق می کرد.

جاهی (جه) – شیطان ماده شیطان پرستی که به عنوان “فاحشه” نامیده می شود و محراب ها را نجس می کند و زنان را فساد می کند. وی همچنین با ایجاد چرخه قاعدگی زنان در ارتباط است ، اما ، به گفته وی ، این عمل توسط اهورامزدا ایجاد شده و یک اتفاق طبیعی است ، به احتمال زیاد او باعث ایجاد دوره های دردناک یا دشوار می شود. او مأموری بود که آنگرا ماینوی از طریق او گاو نر آغازین را کشت و از بزرگترین دشمنان اهورامزدا است.

جمشید (جم ، ییما کشائتا) – چهارمین پادشاه جهان که تمدن را به بالاترین حد خود رساند ، ساخت شهرها را آغاز کرد ، سلسله مراتب اجتماعی را ایجاد کرد و شراب سازی را معرفی کرد. بنا به بخشی از افسانه هایش ، جمشید زنی از حرمسرا را تبعید کرد که در پی اقدام به خودکشی ، بطری آب انگور تخمیر شده را نوشید و فکر کرد سم است. وقتی فهمید احساسات دلپذیری ایجاد می کند ، بقیه را به جمشید آورد که او را احیا کرد و دستور داد که از انگور برای تهیه شراب استفاده شود.

جن (Djinn) – موجودات ماوراالطبیعه ، نه ارواح جاودانه و نه انسان ، که بیشتر به عنوان جن شناخته می شوند. آنها در جنگ بین نیروهای خوب و نیروهای شر خنثی بودند و اقدامات خود را بر اساس شرایط و نه ایدئولوژی بنا می کردند. وقتی انسانی با جن روبرو شد ، موجودیت ممکن است خواسته های شخص را برآورده کند یا در آخرین لحظه آنها را فریب دهد. آنها به طور كلی مورد سو susp ظن قرار می گرفتند و بازرگانان و مسافران برای محافظت در برابر آنها تعویذ ها را حمل می کردند. تصور می شد که جن ها در مکان های تنها در خارج از جوامع مستقر زندگی می کنند و به ویژه هنگام عبور از صحرا و توقف در واحه ها از آنها نگران بودند.

Karmak – پرنده غول شرور به قدری بزرگ است که بالهایش آسمان را از بین می برد و از ریزش باران جلوگیری می کند و در نتیجه خشکسالی را به زمین می آورد. Karmak همتای شیطانی پرنده چمروش است که بذر پخش می کند ، باروری را تشویق می کند و از مردم سرزمین محافظت می کند. کارماک به طور مداوم از انسان و دام تغذیه می کرد تا اینکه توسط قهرمان کارساسپ کشته شد و آن را با تیر بارید.

Kara Fish – ماهی هایی که از درخت بذر و گیاه Gaokerena در وسط دریای Vourukasha محافظت می کنند. ماهی های کارا دائماً در اطراف اینها شنا می کنند تا ارواح شیطانی را که سعی در از بین بردن آنها دارند ، دور کنند.

Karkadann – جانوری شاخ مانند یک شاخدار. مانند یک شاخ ، کارکادان می تواند توسط یک باکره رام شود. این مکان در مکان های دور افتاده زندگی می کرد و تصور می شد که دیدن آن خوش شانسی می آورد. گفته می شد شاخ آن قدرت شفابخشی دارد.

کارساسپ (کراساسپا ، گارشاسپ) – قهرمان بزرگی که گانداروا ، کارماک را شکست داد و درگیر ماجراهای بسیار دیگری شد. او در روزهای آخر زنده خواهد شد تا اژدها آزی داهاکا را بکشد.

قهرمان ایرانی گرشاسپ
موزه ملی ملک – شماره اموال :۱۳۹۳.۰۲.۰۰۰۰۷

کارشیپتار (کارشیپتا) – پرنده غول پیکری که به سرعت پرواز می کند و حقیقت اهورامزدا را در سراسر جهان گسترش می دهد. بعداً گفته شد كه دیدگاه زرتشت در مورد اهورامزدا به عنوان یك خدای واقعی را گسترش می دهد كه ایمان را قادر می سازد تا به بسیاری از مردم برسد و تسخیر شود.

كاوه (كاوا ، كاوه آهنگر) – آهنگر شاهنامه ای كه با بلند كردن پیش بند آهنگر خود بر روی نیزه ، بر علیه ظكام ظالم ضحاك شورش می كند. او قهرمان فریدون را به رهبری شورش الهام می دهد.

کی خسرو – فرزند سیاوش قهرمان و سلطان جنگجو در شاهنامه ای که انتقام مرگ پدرش را گرفته و پس از برقراری نظم به طور عادلانه حکمرانی می کند. او یک جام جادویی دارد که در فالگیری استفاده می شود و تصور می شد حاوی اکسیر جاودانگی است.

Khrafstra – شیاطین شیطانی که از نظر جسمی به شکل قورباغه ، مارمولک ، زنبور ، حشرات آزار دهنده مانند مورچه های گزنده و جانوران شکاری ظاهر می شوند. آنها نامرئی بودند مگر اینکه بخواهند دیده شوند. آل (هال) از این شیاطین بیشتر ترسیده است زیرا نوزادان و مادران خوابیده و فرزندان آنها را شکار می کند.

Khshathra Vairya – خدای سلطنت مطلوب (پادشاهی آسمان ، بهشت) که مردم را قادر می سازد تا در برابر دروغ های Angra Mainyu مقاومت کنند و با شر مبارزه کنند. او با کلاه ایمنی ، سپر و نیزه به تصویر کشیده شده است و با فلز و متالورژی ، به ویژه با برنج مذاب در ارتباط است ، بنابراین او را با تحول پیوند می دهد. او یکی از آمه اسپنتاها و یک مخالف قدرتمند در برابر نیروهای شر است. او از بهشت ​​محافظت می کند اما روح انسان را نیز قادر می سازد به آن دست یابد.

خورشید – فرشته خورشید ، همراه با نور.

Khvarenah – “شکوه الهی” – نیرویی که فرد را قادر می سازد عملکردی را که تصور می شود در زندگی انجام دهد ، مترادف با farr (“لطف الهی”) که سلطنت یک پادشاه را مشروعیت می بخشد. نیرویی که برابر با “بخت” یا “سرنوشت” است که نقش یک شخص را در زندگی تعریف می کند.

ماه (مانگا ، ماها) – الهه ماه که جسد Gavaevodata را پذیرفت و دانه های آن را خالص کرد تا حیوانات ایجاد شوند.

مانتیکور – “انسان خوار” ، هیولایی با سر یک مرد ، بدن شیر و دم عقرب که مردم را به طور کامل بلعید ، و هیچ اثری از آنها باقی نماند جز – گاهی اوقات – خون پراکنده. تصور می شد که در مکان های تنها در خارج از اجتماعات زندگی می کند ، می تواند هر چیزی به جز فیلها را بکشد ، و غیر قابل شکست بود زیرا پوست آن بسیار ضخیم بود. بدون هشدار می زد ، اما گاهی اوقات خود را با غرغر مانند شیپور اعلام می کرد.

مانتیکور
کتاب ” تاریخ وحوش چهارپا ” اثر ادوارد تاپسل 1607 م

مائو – خدای ماه در برخی از آثار گرچه معمولتر است که ماه را به عنوان خدای زن ماه معرفی می کنند.

میترا – یکی از محبوب ترین و شناخته شده ترین خدایان پانتئون پارسی ، میترا خدای طلوع خورشید ، میثاق ها و قراردادها بود و بنابراین با دوستی نیز ارتباط دارد. او همچنین مسئول برقراری نظم کیهانی و تنظیم تغییر فصل در زمانهای مناسب بود. او همچنین به عنوان محافظ آن با گیاه هما در ارتباط بود ، و او را با روشنگری پیوند داد و ضمن دفاع از آنها در برابر نیرو های تاریکی ، م faithfulمنان را به سوی حقیقت ( اشا ) راهنمایی کرد . میترا به تصویر کشیده شده است که سوار بر ارابه بزرگی است که توسط اسبهای سفید کشیده شده و با نقره ای مسلح شده استنیزه ، کمان و تیرهای طلا. او همچنین خنجرها ، تبرهای پرتاب و گرز معروف خود را که قدرتمندترین سلاح او است حمل می کند. گرز اقتدار اعطا می کند و بنابراین میترا همچنین با farr (“فیض الهی”) همراه بود که حکومت یک پادشاه را مشروعیت می بخشد. ویژگیهای قهرمانانه میترا پایه و اساس شخصیت اصلی آیین رمز و راز روم را تشکیل می داد که به فرقه میترا معروف است ، اما این دو خدای یکی نیستند. میترا رومی خدایی نجومی بود در حالی که میترا ایرانی بسیار پیچیده تر بود.

Nairyosangha – فرشته ای است که با آتش و بنابراین خلوص همراه است. پیام آور اهورامزدا که همچنین دعای مردم را از زمین به آسمان حمل می کند.

Nanghaithya – شیطان نارضایتی و ناسپاسی که دروغهای مسموم را برای آنچه که باید یا ممکن است داشته باشند به مردم زمزمه می کند و بنابراین آنها را از داشتن همه چیز خوب سپاسگزار می کند. دشمن دلاور Spenta Armaiti ، الهه فداکاری ، که تشکر و قدردانی را تشویق می کند.

ناسو (ناوش) – دیو که اجساد تازه فوت شده را به شکل مگس آلوده می کند. او به محض شنیدن خبر فوت شخصی از تاریکی جهنم می آید و سعی می کند قبل از اتمام آیین های تدفین ، جسد را آلوده کند. او از یک سگ به خصوص سگ چهار چشم (یکی با لکه بالای هر چشم) که از این جهت بین سه تا نه بار به اتاق هدایت می شود ، ترسیده است. وقتی سگ بدون تردید وارد اتاق می شود و از نزدیک شدن به جنازه سر باز نمی زند ، تصور می شود که نسو رانده شده است و ممکن است آداب و رسوم مرده ادامه یابد.

نریوسانگ – فرشته ای ، پیام آور خدایان.

اورموزد – نام دیگر اهورا مزدا است.

Pairaka (Pairi) – شیاطین ماده تغییر شکل دهنده ( daeva ) که به عنوان زنان زیبایی ظاهر می شوند تا مردان را در شب اغوا و فاسد کنند. آنها همچنین می توانند به عنوان موش ، ستاره تیرانداز یا اشکال دیگر ظاهر شوند.

پری – یک روح کوچک ، زیبا و بالدار زنانه که بیشتر به عنوان یک فرد فریبنده شناخته می شود. پریس ، مانند جن ها ، در جنگ بین خیر و شر خنثی تلقی می شوند و مانند آنها ، فریب شخصی را دارند که به منصفانه رفتار می کند. آنها پیام هایی از خدایان می آورند اما به راحتی ممکن است آنها را تحویل ندهند ، یا اینکه اشتباه می کنند ، زیرا وظیفه خود را به درستی انجام می دهند. تصور می شود که آنها روحی هستند که برای جبران گناهان گذشته زندانی شده اند اما نه روح جاویدانند و نه انسانی.

Rakhsh – نریان بزرگ قهرمان Rustum ، نیرومندتر و باهوش تر از هر اسب دیگر ، و دارای قدرت و سرعت شگفت انگیز. فقط روستوم توانست سوار رخش شود زیرا قدرت و قدرت برتر روستوم می توانست هر اسب دیگری را بکشد ، اگرچه رخش از طریق ارادت به روستم اجازه سوارکاری دیگری را نمی داد.

نگار گری برگی از شاهنامه

راپیتوین – خدای خورشید ظهر ، نگهبان جنوب ، بادهای گرم و تابستان.

راشنو – فرشته قضاوت و قاضی الهی مردگان در پل چینوات. در بعضی از نسخه ها ، راشنو از طومارهایی که درباره اعمال خوب و بد انجام شده توسط روح در زندگی است ، می خواند ، و در برخی دیگر او مقیاس های طلایی را در اختیار دارد که این اعمال را برای تعیین وزن مقصد روح در زندگی پس از مرگ ، برابر یکدیگر قرار می دهند. بعداً ممکن است میترا جایگزین وی شود یا به احتمال زیاد در صدور عدالت پس از مرگ با میترا کار کرده است.

الاغ صالح – الاغ سفید با یک شاخ طلایی که با سه پا ، نه دهان و شش چشم از پیشانی خود بیرون زده و از درخت همه دانه ها و گیاه بزرگ هائوما ، گاوکرنا ، در میان دریای ووروکاشا محافظت می کند.

Roc – پرنده شکاری غول پیکری که از داستان های مربوط به Sinbad the Sailor از هزار شب و یک شب بیشتر شناخته شده است .

ستاره های سلطنتی – چهار ستاره اصلی که بر وقایع انسانی تأثیر می گذارد یا گاهی اوقات آنها را اداره می کنند. اگرچه این ادعا که ایرانیان باستان این ستارگان را تشخیص داده اند با چالش روبرو شده است ، متن کیهانشناسی زرتشتی Bundahisn ، چنین مواردی را گواهی می دهد. چهار ستاره Tascheter (Aldebaran) ، Venant (Regulus) ، Satevis (Antares) و Haftorang (Fomalhaut) بودند. ستاره ها در کنار اهورامزدا برای همیشه کار کردند. سیارات توسط آنگرا ماینو کنترل می شدند و سعی در فساد یا جلوگیری از نفوذ خوب ستاره ها داشتند.

رودابه (رودابا ، رودابه) – شاهزاده خانم زیبای کابل در شاهنامه ، همسر زال قهرمان ، مادر قهرمان رستم.

Rustum (رستم ، رستم) – قهرمان بزرگ شاهنامه ، نوه پادشاه سام ، پسر قهرمان زال و شاهزاده خانم رودابه. Rustum بزرگترین و شناخته شده ترین قهرمان پارسی ، شکست ناپذیر در جنگ است که برای حفظ نظم و عدالت در برابر پادشاهی توران می جنگد. او فقط سرانجام با فریب کشته می شود اما همچنان در حفظ نظم در برابر هرج و مرج پیروز است.

Saena (Senmurv) – شاهین بزرگی که در شاخه های بالای درخت همه دانه ها نشسته است. وقتی او بال می زند ، دانه ها پراکنده می شوند و توسط باد ، با کمک پرنده چمروش ، برده می شوند تا در زمین فرود بیایند. با پرنده بزرگ سگ سیمرغ همراه است ، اگرچه برخی از محققان ادعا می کنند که آنها دو موجود متمایز هستند.

درخت Saena (درخت همه درمان ها ، درخت همه دانه ها) – درخت بزرگ و “مادر همه درختان” ، “مادر همه گیاهان” که در وسط دریای Vourukasha رشد می کند و بذرهای همه گیاهان را به بیرون می فرستد دنیا وقتی پرنده سانا که در شاخه هایش زندگی می کند بال می زند.

Sagdid – “نگاه سگ” ، آئینی است که در آن یک سگ به حضور جسد تازه فوت شده هدایت می شود تا ارواح شیطانی را از بدن خود دور کند ، خصوصاً Nasu (Naush) که بدن مرده را فاسد کرده و آن را ناپاک می کند. سگ را سه بار هدایت می کنند اما در صورت تردید می توان 9 بار او را هدایت کرد تا اطمینان حاصل شود که همه ارواح شیطانی پراکنده شده اند.  

سام – پادشاه بزرگ و پدر زال قهرمان که او را در کوههای البرز رها می کند زیرا موهای روشن خود را به فال بد می داند. زال توسط پرنده سگ سیمرغ بزرگ شده و بعدا با پدرش آشتی می کند. سام پدر بزرگ قهرمان بزرگ Rustum است.

Satevis – یکی از چهار ستاره سلطنتی (با نام مدرن آنتارس) که برای بخشی از اهورامزدا کار می کرد. اعتدال پاییزی را اداره می کرد. معروف به دیده بان غرب.

Saurva – شیطان هرج و مرج و یکی از Daevas مرکزی ، دشمن ارشد Amesha Spenta Khshathra Vairya ، محافظ سلطه مطلوب بهشت.

شهباز – پرنده ای غول پیکر ، بزرگتر از هر گونه دیگر ، که انسان را زیر نظر دارد و تشویق می کند. تصور می شود عقاب شاهنشاهی است که نماینده سلطنت تحت سلطنت کوروش بزرگ است .

شبرانگ بهزاد – اسب سیاه قدرتمند سیاوش قهرمان.

شهرآزاد (Scheherazade) – قهرمان هزار شب و یک شب که با شاه شهریار ازدواج کرده است. شهریار سیاست ازدواج با باکره ، گذراندن یک شب با او و اعدام صبح روز بعد را در پیش می گیرد. شهرازاد با گفتن داستانی برای اولین شب زندگی مشترک شاه اما پایان ندادن آن ، زندگی خود را حفظ می کند. شهریار به او اجازه می دهد زندگی کند تا بتواند پایان آن را بشنود. او این الگو را برای هزار و یک شب ادامه می دهد و بنابراین خودش را نجات می دهد.

شهریار (شهریار) – پادشاهی در یک هزار شب و یک شب که با فهمیدن همسرش بی وفا ، او را اعدام کرده و سپس تنها با زنان باکره ازدواج می کند ، صبح روز بعد از شب عروسی ، قبل از اینکه فرصتی برایشان فراهم شود ، آنها را می کشد. به او خیانت کنید. هنگامی که او با شهرآزاد ازدواج می کند ، او زندگی خود را با گفتن داستانی از شب عروسی خود حفظ می کند اما آن را تمام نمی کند. برای شنیدن نتیجه گیری ، او را اجازه می دهد تا زنده بماند ، و بنابراین او داستان های خود را به همان شیوه ادامه می دهد و از اعدام فرار می کند.

سیمرغ – “پرنده سگ” که پس از رها شدن توسط پدرش سام در شاهنامه ، از زال قهرمان مراقبت می کند. سیمرغ دارای سر یک سگ ، بدن طاووس و پنجه های شیر بود و 1700 سال زندگی کرد و تمام دانش را کسب کرد ، قبل از این که در شعله ای از ساخت خود بمیرد و دوباره بلند شود. طبق برخی تفاسیر ، او نسخه بعدی Saena است. به گفته دیگران ، یک موجود متمایز است.

بشقاب ساسانی با تصویر سیمرغ

سیاوش – قهرمان شاهنامه نمادی از فضیلت ، برائت ، صداقت و شجاعت. سیاوش پسر پادشاه کی کاووس و صیغه مورد علاقه او بود که دروغ قهرمان را متهم به تجاوز به او کرد ، در صورتی که او تسلیم تلاش او برای اغواگری نمی شود. وی برای اثبات بی گناهی خود ، بر اسب بزرگش شبنگ بهزد سوار آتش شدیدی شد و بدون آسیب دیدگی بیرون آمد. پس از آن ، او داوطلبانه خود را به سرزمین توران تبعید کرد و در آنجا توسط پادشاه افراگیاب کشته شد. پسرش کی بزرگ کوسرو بعداً انتقام او را گرفت.

سهراب – قهرمان تراژیک و پسر روستوم و شاهزاده خانم تهمینه در شاهمانه . سهراب در حالی به دنیا می آید که رستم در جنگ نیست و وقتی بزرگ شد و به یک جنگجوی بزرگ تبدیل شد ، به جستجوی او می رود. روستوم و سهراب در جنگ با هم ملاقات می کنند ، هیچ یک از هویت دیگری را نمی دانند و سهراب کشته می شود.

Spenta Mainyu – “روح القدس” ، یكی از هفت آمنتا اسپنتا ، تجسم نور و خوبی اهورامزدا. در بعضی از معابر ، او برادر دوقلوی آنگرا ماینوی است.

سرائوسا ( سوروش ، سوروش) – فرشته پل چینوات که در هنگام عبور از جانب راشنو به جانب قضاوت نهایی ، جان تازه فوت شده را هدایت و محافظت می کند. Sraosa با Holy Maiden Daena کار می کند و مانند او وجدان روح پس از مرگ را منعکس می کند.

Srosh – فرشته ای ، احتمالاً همان Sraosa / Suroosh ، که زمان مرگ پادشاه را اعلام می کند.

Srisok – گاو آسمانی که قبلاً به عنوان Hadhayans شناخته می شد و سه مراسم مقدس بزرگ آتش سوزی را که توسط اهورا مزدا برافروخته شده بود ، به زمین آورد. او همچنین به عنوان Thrisaok (به معنی “سه محل سوختن”) به عنوان تحویل دهنده آتش هایی که در برابر نیروهای تاریکی و هرج و مرج ایستاده بودند ، شناخته می شد. 

تهمینه – مادر قهرمان سهراب در شاهنامه . او یک شب را با رستم می گذراند و یک بازوبند به او می دهد تا به فرزندشان بدهد. سهراب بزرگ می شود تا تبدیل به یک جنگجوی بزرگ شود و بازوبند به او داده می شود تا بتواند به روستم ثابت کند پس از ملاقات پسرش پسرش است اما وقتی این اتفاق می افتد ، آنها در دو طرف درگیر می شوند و قبل از نشان دادن بازوبند ، سهراب را می کشد.

Tascheter – یکی از چهار ستاره سلطنتی (نام مدرن Aldebaran) که برای نیروهای خوب اهورامزدا کار می کرد. نگهبان اعتدال بهاری. به عنوان ناظر شرق شناخته می شود.

تاوریچ – شیطان گرسنگی ، نیاز و نیاز. Archenemy از Amesha Spenta Haurvatat ، الهه تمامیت.

Thraetaona – همچنین به عنوان فریدون ، پادشاه قهرمان بزرگ شاهنامه شناخته می شود که اژدها آزی داهاکا را شکست می دهد. وی 300 سال سلطنت کرد و سپس پادشاهی خود را بین پسرانش سلم (تقریباً آسیای غربی) ، تور (آسیای میانه ، پادشاهی توران) و ایرج (که ایران را پذیرفت) تقسیم کرد. سهم ایرج بهترین تصور می شد و بنابراین برادرانش او را به خاطر آن کشتند. سپس تراتائونا نوه ایرج منوچهر را بر تخت سلطنت ایران نشاند. منوچهر آغازگر جنگ ایران و تورانی است.

تیری – خدای کشاورزی که با تیشتیرا ارتباط تنگاتنگی دارد و گاهی او را به عنوان دوقلوی خود می دانند. ضعیف تصدیق شده و احتمالاً همان معبود در شکل قبلی.

Tishtrya – خدای باران و برداشت ، که گاهی اوقات یک دوقلو ، Tiri (خدای کشاورزی) به او داده می شود. Tishtrya به عنوان یک اسب سفید با گوش های طلایی ، تزئین شده با تزئینات طلا نشان داده شده است ، که با شیاطین Apaosha (خشکسالی) و Duzhyairya (برداشت بد) مبارزه می کند ، از دریای Vourukasha ، منبع همه آب ها برخاست ، برای پرواز در آسمان یا غواصی به آبها برود تا دشمنان خود را شکست دهد. او از پرستش مناسب مردم قدرت می گیرد؛ هنگام ارائه نذورات با روحیه خوب ، خوب جنگیدن و هنگامی که عبادت کنندگان از او غفلت می کنند ، متزلزل می شوند.

Tistar – خدای باران ، احتمالاً شکل دیگری از Tishtyra اما به احتمال زیاد خدای جداگانه. Tistar سه بار به زمین آمد و باران را به مقدار زیادی باران کرد و زمین را آب گرفت. او ، مانند Tishtrya ، به عنوان یک اسب سفید در حال مبارزه با دیو Apaosha (به عنوان یک اسب سیاه نشان داده شده) به تصویر کشیده شده است. سیل دوم او دریای ووروکاشا ، منبع همه آبها را ایجاد می کند.

توشناماتای – الهه فکر و مراقبه.

Umm-Naush – شکارچیان اهریمنی شبانه که زندگی انسان و نظم کیهانی را تهدید می کنند. ام-ناوش زیرمجموعه ای از ارواح شیطانی بودند که به Khrafstra معروف بودند. بیشترین ترس از بین آنها آل (هال) بود که نوزادان و مادران آنها را شکار می کرد.

وایو (وایو-واتو ، واتا) – خدای بادی که بین جهان زندگی می کرد ، در رابط بین خیر اهورامزدا و شر Angra Mainyu و بنابراین می تواند یک نیروی قدرتمند برای هر دو طرف باشد. وایو بسته به نحوه جانبداری وی در یک زمان معین ، یازاتا (روحی که ارزش پرستش دارد) یا داوا (روح شیطانی) محسوب می شد. او به عنوان یک جنگجو با سلاح های طلایی ، به ویژه یک نیزه چشمگیر ، که علیه نیروهای نور شلیک می کند یا در حال نابودی نیروهای تاریکی است ، نشان داده می شود. وی بعداً در جنبش زوروانیسم پس از زرتشت به عنوان خدای مکان و زمان محدود شناخته شد.

Venant (Vanant) – یکی از چهار ستاره سلطنتی (با نام مدرن Regulus) که تحت هدایت Ahura Mazda برای خوبها کار می کرد. نگهبان انقلاب تابستان. به دیده بان شمال معروف است.

Verethragna – خدای جنگجو که تنها مسئولیت او مبارزه با شر است. او یک شکل دهنده است و می تواند به عنوان یک گاو نر با گوش های زرد و شاخ های طلایی ، یک اسب سفید با تله های طلا ، یک شتر توانا ، یک گراز قوی ، یک جوان در حالت مبارزه در سن 15 سالگی ظاهر شود (سن ایده آل برای پسر به یک مرد تبدیل شد) ، به عنوان یک قوچ بزرگ ، یک گوزن چالاک ، یک جنگجو با شمشیر طلایی ، باد شدید یا پرنده ای بزرگ. او با سیمرغ ، پرنده سگ مرتبط است ، که می تواند از پرهای او در مواقع ضروری برای استناد به او استفاده شود. او را بزرگترین محافظت در برابر شر می دانستند.

تصویر خدای جنگ
سکه مربوط به کانیشکا

Vizaresha – شیطانی که روح خود را از پل Chinvat به جهنم می کشد ، با شیاطین Asto Vidatu و Aesma Daeva مرتبط است. همچنین با شیطان Nasu که اجساد مرده را آلوده می کند ، هنگام شنیدن خبر فوت کسی از شمال (محل جهنم) ، پرواز می کند.  

Vohu Manah – “هدف خوب” ، یکی از هفت آمنه اسپنتا ، که توسط حیوانات اهلی ، به ویژه گاو ، در زمین نمایش داده می شود. Vohu Manah تحت هر شرایطی مردم را به انجام کار درست ترغیب می کند. او بیشتر به عنوان روح نوری شناخته می شود که وحی حقیقت الهی را به ساحل رودخانه به زرتشت می رساند.

Vouru-Kasa – خدای آب که حافظ و محافظ آبهای دریای Vourukasha است ، منشا همه آب ها است و تجسم آن دریا است. او پدر آپام-ناتات ، خدایی است که این آب ها را برای بشریت تأمین می کند.

دریای ووروکاشا – دریای ابتدایی که همه آبهای دیگر از آن از زمین جریان دارند. گفته می شود که آبها از طریق ذوب یخ از کوه های البرز می آیند و در دریای ووروکاشا جمع می شوند و از آنجا به بیرون جریان می یابند و سایر آبهای جهان را تشکیل می دهند. خدای Vouru-Kasa مراقب دریاست و پسرش ، Apam-Natat ، مسئول پراکنده کردن آبها در سراسر جهان است.

یازاتاس – ارواح مفیدی که شایسته پرستش هستند. امشاسپندان را می yazatas ، به فرشتگان و تعدادی از دیگر خدایان است.

ییما (یاما) – اولین پادشاه فانی است که حکومت کرده است. مورد لطف خدایان قرار گرفت و به او قدرت های خارق العاده اعطا شد. هنگامی که جمعیت بیش از حد زیاد شد ، او جهان را بزرگ کرد و همچنین هنگامی که خدایان به او خبر دادند زمستان تلخی در راه است و او حیوانات ، گیاهان و دانه ها را در یک انبار غول پیکر محصور کرد ، جهان را نجات داد و این داستان قبل از روایت کتاب مقدس نوح و او بود ارک) برای حفظ زندگی. او وقتی بیش از آنچه باید فکر می کرد درباره خودش فکر کرد ، از فضل الهی سقوط کرد. حتی در این صورت ، برای خدمات نیکوکارانه اش ، او را خداوند مردگان ساختند و زندگی پس از مرگ در ابتدا به عنوان قلمرو ییما شناخته می شد.            

ضحاک (زوهاک) – تجسم آزی داهاکا شیطانی. ضحاک شاهزاده ای بود که با دروغهای آنگرا ماینویو فاسد شد ، پدرش را کشت و تاج و تخت را به دست گرفت. وی سپس شاه جمشید را سرنگون کرد و استبدادی را بر سر جهان برقرار کرد که 1000 سال به طول انجامید. او توسط فریدون قهرمان که نظم و عدالت را برقرار کرد ، سرنگون شد.

زال – “آلبینو” ، قهرمان موهای سفید متولد شاه سام و پدر قهرمان روستوم است. موهای سفید او را به فال بیمار گرفتند و او را در دامنه کوه البرز رها کردند. او توسط سیمرغ ، پرنده سگ به فرزندی پذیرفته شد و به عنوان یکی از فرزندان او بزرگ شد و قدرت و خرد بالایی کسب کرد. سرانجام ، قصه های یک قهرمان بزرگ کوهستان به سام رسید که به دنبال پسرش رفت و آنها آشتی کردند. سیمرغ سه پر از زال را به او داد تا در صورت نیاز به کمک به او زنگ بزنند. او هنگامی که همسرش ، رودابه ، در حال زایمان بود ، وی را به این پیشنهاد دعوت کرد و با کمک و دستورالعمل سیمرغ ، قهرمان بزرگ Rustum متولد شد.

زال گرفته شدن توسط سیمرغ

زم – زمین ، خانه انسانهای فانی ، که باید مراقبت شود همانطور که فرد برای خانه خود مراقبت می کند. درک الهی زمین.

Zam-Armatay – “مادر طبیعت” ، الهه زمین خدایی شده ، انرژی زمین که باعث می شود همه چیز زنده و رشد کند.

زاریچ – شیطان پیری و فرسودگی.

Zorvan (زروان) – خدای زمان است. خدای کوچکی در اصل ، که بعداً به عنوان پروردگار عالم مظهر زمان ، به خدای اعلی تبدیل شد. در جنبش مذهبی زوروانیسم ، او پدر اهورا مزدا و آنگرا ماینویو ، برادران دوقلو شد و تایم به برترین قدرت جهان تبدیل شد که هیچ چیز در برابر آن مقاومت نمی کرد.