خَط ، دبیره یا زبان‌نگاره ، هنر یا وسیله‌ای برای ثبت و نوشتن اندیشه‌ها با استفاده از نشانه‌ها است که به چشم آشنا باشد و دیده شود. جاحظ می‌گوید: خط، زبان دست، حافظ افکار و آثار… است.
در واقع، بشر از زمانی که خواست آنچه را می‌اندیشد نقش کند، به جهان خط و نگارش، گام نهاد.
تاریخ خط
در قدیم یک سلسله و علایمی وجود داشت که تا حدی به حفظ خاطره‌ها و اموری که باید حفظ شوند، کمک می‌کرد، نظیر: چوب‌خط‌های کوچک آلمانیهای قدیم یا ریسمان‌های گره‌خوردهٔ مردمان پرو از زمان اینکاها یا گردن بندهای صدفی قوم ایروکوا به نام وامپون و بالاخره چوب‌خط‌های استرالیایی‌ها؛
خط تصویری
خط تصویری (به انگلیسیPictogram) مرحله دوم از مراحل اساسی خط است در این مرحله برای اظهار یک فکر، صورت آن را می‌کشیدند، مثلاً برای نوشتن یک حیوان، شکل آن را می‌کشیدند. شاید احتیاج به حفظ خاطره‌ها و ثبت اندیشه‌ها، نخستین محرک پیدایش خط در بین اقوام ابتدایی بوده‌است. چرا که انسان اولیه برای حفظ اموری که می‌خواست سال‌های دراز باقی بماند، ابتدا به رسم شکل و صوَر آن‌ها پرداخت و تصویرهای واقعی را برای ارتباط کتبی ترسیم کرد و از این تصویرنگاری، خط تصویری آغاز شد. تعداد فراوان تصویرها و عدم امکان نقش کردن مسائل عاطفی، کمبودهای این روش نگارش بود.